محل تبلیغات شما
اندازه، اسم ابزار از مصدر انداختن است. اسم ابزار در زبان فارسی، اغلب تابع ساختار بن مضارع+ه» است. ساختار اندازه» عبارت است از انداز (بن مضارع انداختن)+ه» شبیه پرتابه، ماله، گیره و. اما معنی آن بیش از اسم ابزار بودن، صفت مفعولی است، یعنی انداخته شده یا به تعبیر دقیق‌تر، مسافت انداخته شده. در زمانهای قدیم - و حتی تا همین اواخر در روستاها- برای مساحی کردن و تقسیم زمین‌ها، سنگ پرتاب می‌کردند و زمین‌های متساوی، زمین‌های هم اندازه به لحاظ تعداد انداختن یک

پیشینۀ عینک در ادبیات فارسی

رای مفعولی، کجا بیاید و کجا نیاید؟

اسطورۀ آماتراسو، پیشروی اندیشۀ ایرانی و هندوایرانی در فرهنگ ژاپنی

انداختن ,ابزار ,اسم ,ه» ,اندازه» ,زمین‌های ,اسم ابزار ,انداخته شده ,همین اواخر ,تا همین ,حتی تا

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها